ای جانم پیداکردن دبیرقدیمیت دبیرتاریخ رو ازدل تاریخ بیرون کشیدن و بااون گشتن و شوق شدن چه حال بینظیریه خوشا این کشف پنجره افتاده بود ته فنجان جای پای چند قطره اشک روی کاغذ... استخاره ای بود برای آه کشیدنت انگار سقوط کرده بودم!! گوشه ای از یکی از بهترین های دوست مرحومم "نسرین" خداش رحمت کناد... سلام 91تک تکتون قشنگ کاری به این نداریم که 91من... حرفی برای گفتن نیست مراقب لحظه هاتون باشین چله نشینتونو تو عاشقونه هاتون با آسمان دار بزرگ فراموش نکنین که سخت... آه! این روزها که می گذرد . . . دلتنگم! به همین سادگی نزدیک تر از حوالی ام گذر کن زاده ی مهر! این آرزوی من برا آخرین تکرار چهارمین شنبه 90بود آرزوی شما چیه ؟ چهارشنبه سوریتون لبخند! راسی زاده ی مهر! آسمون خونه ی ما گرفته رنگه برا شما چطو؟ باور نمی کنم خالق دانه های انار, زندگی مرا بی نظم چیده باشد... سلام سعی کردم خنده دارو علمی و تراژدی و یه کوتاه از خودمو خلاصه همه نوع نوشته ای براتون بزارم همشون جدیده خواهشم اینه که همشو بخونین لطفا دوس دارم نظرشمارو هم بدونم راجع به هرقسمتش که فکر می کنین حرفی دارین , مشتاق می خونم ولذت میبرم من عیدیمو اینطوری تقدیمتون کردم لذت ببرین! لبخند یادتون نره! به امید دوباره با همین تیتر"حرفای آخر" که خودمونیای منو تک تک شما رهگذراست... راهتون بی خطر... بیائیم نخندیم به . . . بیائیم نخندیم . . . بیائیم نخندیم . . . به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب نخند به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری. نخند به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده. نخند به دستان پدرت، به جاروکردن مادرت، به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد، به راننده ی چاق اتوبوس ، به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد، به راننده ی آژانسی که چرت می زند، به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند، به مجری نیمه شب رادیو، به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد، به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند، به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد، به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی، به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان، به پسری که ته صف نانوایی ایستاده، به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده، به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید، به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد، به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی، به هول شدن همکلاسی ات پای تخته، به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی، به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی، نخند نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند! آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند، بارمی برند، بی خوابی می کشند، کهنه می پوشند، جارمی زنند سرما و گرما می کشند، وگاهی خجالت هم می کشند،.......خیلی ساده اسمه این آبشار “جاگ” هستش آبشاری بسیار زیبا در کشور هندوستان که به طور حتم تعجب و تحسین شما را بر خواهد انگیخت. این آبشار زیبا در فصول بارانی کشور هند دارای عرضی در حدود 472 متر و ارتفاع 273 متر است.
میگن؛
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |