ماه عروسِ باکره ی شاعر در آسمانِ تلخِ پاییز آیا پناهی بودت ؟ باد می آید تو از من دوری دور آن سوی باد می غلتم به خواب در ترنمِ موسیقیِ باران ماه اما تو کجا هستی آیا همآوازی بودت؟ اندوهِ پریده رنگی دارم در تخیلِ باران و برگ ماه اما تو در پرده ی کدام خیال بی رنگی ؟ انسان که سخت شکیباست با فقراتی دردناک از تاریخ اینک اینک فراموش است در تغزلِ پاییز آجری ماه اما تو در ململِ آغوشِ کدام خواب فراموشی و اینچنین خاموشی ؟ منتخبی از « فرشاد معتضدی » برای بهترین ماهتابان های عالم همه ی هستی من ، « بهار حضرت معصومه (ع) رو به دخترای نجیب و پاک ،
آیه ی تاریکیست که ؛
ترا در خود تکرار کنان
به سحر گاه شکفتن ها و
رستن های ابدی خواهد برد .
من دراین آیه ترا آه کشیدم ، آه
من در این ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم .
از شرق این کهن خاک عاشقی
بی شمار شکوفه ی لبخند آرزومندم »
مدیریت سرزمین پری های پرسه زن ؛
«چله نشین ماه »
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |