سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرسه زن بیتوته های خیال












برفها

نشستند و آب شدند،

و این شال گردن نیمه تمام ،

این کلافهای سردرگم ،

در حسرت دستهای تو پوسید،

چه سردم...!

وقتی بهار

بی تو خودش را ،

چون جعبه ای رنگ مسخره

عرضه میکند!

                 « سروده ی عزیزم ، نیایش »


نوشته شده در چهارشنبه 87/5/23ساعت 10:0 صبح توسط الی_جوان نظرات ( ) | |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت