چله نشین کدامین نذر پریشانی هستی ؟ که در نهایت نبودت چشمهای تبدارم ، نم می کشد یتیمی اش را و در امتداد نگاههای تهی از رهگذرش ، آمدنت ؛ زیر خاکی گمشده ی خاطره ات شدم . « پرسه زن بیتوته های خیال »
تورا چله نشستم .
غریبانه سوگوار می شوم .
سیاه بپوش !!
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |